نازنین 👸دلوین👸نازنین 👸دلوین👸، تا این لحظه: 3 سال و 26 روز سن داره
وبلاگ دلوینیوبلاگ دلوینی، تا این لحظه: 3 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره
مامان دلوینمامان دلوین، تا این لحظه: 36 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره
بابای دلوینبابای دلوین، تا این لحظه: 37 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره
خاله زهراخاله زهرا، تا این لحظه: 21 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

𝐝𝐞𝐥❤𝒗𝐢𝐧 رباینده دل‌ها

💚دل نیست آن دل که دلوین ندارد، بی روی دلوین دل آرام ندارد🧡

100 روزگی نفس طلامون

سلام دردونه قلبم. سلام عزیز دلم.  سلام دختر ناز و طنازم.  امروز 100 روزه شدی. به سلامتی سنت سه رقمی شد.  فدای دلبریات بشم.  شیرینکم عاشق دست خوردنتم. همچینی مشتت رو میکنی دهنت و مک میزنی که انگار خیلی خوشمزست.  عااااشقتم جیگر ترین دخمل دنیا.  100 روزگیت مبارکمون. 
12 مرداد 1400

3 ماهگی جان دلم

سلام عسلم. خانومم. فندق کوچولوی شیرینم.  این روزا زیاد ندیدمت. آخه میدونی دلوین، از یک سال قبل از اینکه تو به دنیا بیای یه مریضی بد و بدجنس به اسم کرونا اومد تو دنیا. این مریضی زشت همه رو مریض کرد و از زندگی انداخت.  حالا هم تمام خانواده ما مریض شدن قربونت بشم. برای همین من زیاد نمیتونم تو رو ببینم.  خیلی دلتنگتم ماه ترین دختر.  اما از کارای نازت بگم که دلمونو بردی.  ماشالله بهت که شیطونکی شدی واسه خودت.  غلت میزنی. بر میگردی. و همچنان همون صدا های بامزه رو از خودت در میاری.  مامانیت چون کرونا گرفته نمیتونه بهت شیر بده و واسه همین خیلی گریه میکنی فدات بشم.  میمیرم برات. ...
5 مرداد 1400

90 روزگی عشق جانم

سلام قند و نباتم خوبی؟ الان دقیقا 10 روزه ندیدمت دلوین. به اندازه دنیا دلم برات تنگ شده خاله. دیگه نمیدونم از سر دلتنگی چی کار کنم؟ اما شرایطش نیست که همو ببینیم. خیلی ناراحتم. امیدوارم هر چه زودتر مشکلات حل بشه و دوباره بتونم بیام پیشت و بغلت کنم زندگییی. اما از کارات بگم که قندونی شدی واسه خودت ماشاالله. آقوم گفتن رو شروع کردی. دست دراز میکنی تا عروسک خرسیاتو بگیری. وقتی ذوق میکنی صدا های بامزه ای در میاری از خودت فدای اون ذوق کردنت برمممممممممم. سه روز دیگه هم به سلامتی سه ماهت میشه. انشاالله چشم رو هم میذاریم و به سن شش ماهگی که اوج شیرینی بچه هاست میرسی قربونت بشم. عاشقتم نف...
2 مرداد 1400

80 روزگی دلوینی

سلام جون دل. امروز 23 تیر ماهه و شما 80 روزه شدی.  خدا رو هزاران مرتبه شکر که داریمت جیگر جون.  حالا سعی میکنی غلت بزنی.  فدای ذوق زدنات بشم.  فدای نگاه هات بشم.  فدای اون صدات بشم. صدای ناز و ملوست.  دیگه دیدت تقریبا کامل شده.  عاشقتم عزیزترین.  بغلت میکنم و راه میرم و برات آواز میخونم. تو هم همچین خوشت میاد.  خیلی به تابلو های رو دیوار علاقه داری. همش به اونا نگاه میکنی.  قرررربونت برم.  تو مرا جان و جهانی، چه کنم جان و جهان را؟
23 تير 1400

70 روزگی دلبرم

سلام نفس طلا، سلام عشق دلی.  13 تیرماه به سلامتی 70 روزت شد.  حالا کامل گردن میگیری. سرت هم سفت شده و من دیگه راحت میتونم بغلت کنم.  قربونت برم با اون صدا های نازی که از خودت در میاری.  عشقمی به خدا.  جیگرررررم.  ناز نازی من.  خیلی ناز داری و یکمم غر غرویی فدات بشم.  چه کنیم دیگه؟ دختری و دلبر.  خدا نگه دارت باشه خانوم کوچولو جونم. 
13 تير 1400

دو ماهگی دلوینی و تولد خاله

سلام عزیزه جونم. امروز یعنی پنجم تیر تولد منه و دو ماهگی شما.  خیییلی خوشحالم که جفتمون روز پنجم ماه به دنیا اومدیم.  عاشقتم عزیز ترینم.  با اینکه چند روز بیشتر نیست که ندیدمت ولی به اندازه یه دنیا دلم برات تنگ شده. خانومم. عسلم.  خدا پناهت باشه. 
5 تير 1400

اولین باری که عشق کوچولومو بغل کردم

سلام عزیز ترینم.  سلام دردونه قلبم.  خاله زهرای تنبلت رو ببخش که کم برات مینویسه.  این پست رو دو روز پیش باید مینوشتم برات.  عزیز دلم آخه چی بگم از تو؟ از بس مثل قند شیرینی.  دقیقا روز اول تیر ماه، بهترین ماه خدا بود که ترسم رو گذاشتم کنار و برای اولین بار با کلی احتیاط بغلت کردم.  آی جان. دورت بگردم من.  اینقدر نازی. اینقدر نازی که ماشالله.  تا بغلت کردم و سرتو گذاشتی تو بغلم، آروم شدی. منم یواش باهات حرف میزدم و تو گوش میدادی. اگه بگم اون لحظه بهترین حس دنیا رو داشتم دروغ نگفتم خاله.  خانومی، خوشگل کوچولو، چشم بد ازت دور که جان و جهان مایی.  ...
1 تير 1400

50 روزگی خوشگل خانوما

سلام جان دل. خوبی دلبرکم؟  فدات بشه خالههه که امروز 50 روزت شد.  خیلی دوستت دارما.  شیرین عسل. دسته گل. جیگر طلا.  عاشق اون صدای نازک و ملوستم.  فردا هم میخوای برای اولین بار بری مسافرت، اونم کجا؟ شمال. یکی از زیبا ترین جا های کشورمون.  قربون خوشگلیات دلوین.  50 روزگیت مبارک.
24 خرداد 1400

اولین روز دختر نفس طلای ما

سلام عشقدونه.  سلام فندق کوچولوی نانازم.  دلوین عسلی تو در آستانه 50 روزگی هستی و امسال اولین روز دختر زندگیته. اولین روز دختری که کنار مایی. خدا رو هزاران بار شکر قربونت برم.  عشق جانم خیلی کوچول موچولویی و هنوزم نتونستم بغلت کنم. ولی تا دلت بخواد دست و پای کوچولوتو لمس کردم و بوسیدم و قربون صدقه ات رفتم. عشقمی خب.  همه میگن مثل بچگی مامانت ناز نازی هستی. خیلیییی گریه میکنی. واقعا نمیدونم این کولیک بدجنس کی دست از سر جیگرم بر میداره؟  وابستگی شدیدی به خاله لیلا داری و فقط توی بغل اون آروم میشی.  شنیدم داری سعی میکنی گردن بگیری.  وقتی باهات حرف میزنیم قشنگ چشماتو باز میکنی و ن...
22 خرداد 1400