داستان عشق خاله و خواهر زاده
با نام و یاد خدا
سلام عزیز ترین.
خوبی؟
گل من خاله زهرا میخواد اولین پست رو برات بنویسه.
دلم میخواد اینجا و حرفای دل من برات به یادگار بمونه.
خب عزیزم، میدونی من از وقتی مامان تو و خاله لیلا عروسی کردن دوست داشتم منو خاله کنن. و حالا تو داری میای و منو به آرزوم میرسونی. خدایا شکرت.
البته از همین اول میگم که بدونی. من در حقیقت خاله تو نیستم. خواهر زاده مامانتم. اما چون خودم خواهر ندارم و شما هم داری وقتی میای که واسه من مثل یه خواهر زاده حساب میشی. یعنی تفاوت سنی ما به خاله و خواهر زاده بیشتر میخوره.
شاید برات خنده دار باشه. هم اسم مامانت زهراست و هم من
با نام و یاد خدا
سلام عزیز ترینم.
خوبی؟
گل من خاله زهرا میخواد اولین پست رو برات بنویسه.
دلم میخواد اینجا و حرفای دل من برات به یادگار بمونه.
خب عزیزم، میدونی من از وقتی مامان تو و خاله لیلا عروسی کردن دوست داشتم منو خاله کنن. و حالا تو داری میای و منو به آرزوم میرسونی. خدایا شکرت.
البته از همین اول میگم که بدونی. من در حقیقت خاله تو نیستم. خواهر زاده مامانتم. اما چون خودم خواهر ندارم و شما هم داری وقتی میای که واسه من مثل یه خواهر زاده حساب میشی. یعنی تفاوت سنی ما به خاله و خواهر زاده بیشتر میخوره.
شاید برات خنده دار باشه. هم اسم مامانت زهراست و هم من که میخوام خاله زهرات باشم. خواهش میکنم به من بگو خاله. آفرین کوچولوی قشنگم.
خیلی دوستت دارم. خاله به قربونت.
که میخوام خاله زهرات باشم. خواهش میکنم به من بگو خاله. آفرین کوچولوی قشنگم.
خیلی دوستت دارم. خاله به قربونت.