نازنین 👸دلوین👸نازنین 👸دلوین👸، تا این لحظه: 3 سال و 15 روز سن داره
وبلاگ دلوینیوبلاگ دلوینی، تا این لحظه: 3 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره
مامان دلوینمامان دلوین، تا این لحظه: 36 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره
بابای دلوینبابای دلوین، تا این لحظه: 37 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره
خاله زهراخاله زهرا، تا این لحظه: 21 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

𝐝𝐞𝐥❤𝒗𝐢𝐧 رباینده دل‌ها

💚دل نیست آن دل که دلوین ندارد، بی روی دلوین دل آرام ندارد🧡

10 ماهگی عشق کوچولوم

1400/12/5 21:03
نویسنده : خاله زهرا
110 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفس.

ده ماهگیت مبارکمون.

بالاخره چهار دست و پا رفتی عزیزکم. تو این زمینه مثل خاله زهرا نیستی که یه دفعه راه افتادم.

تو از 13 اسفند چهار دست و پا میری. ولی فکر نمیکنم این کارت زیاد طول بکشه و زود راه بیفتی.

آخه از تختت و پشتی میگیری و بلند میشی وایمیستی.

ادای سرفه کردن مامانتو در میاری و وقتی مامانت سرفه الکی میکنه میخندی.

میگی دده.

بای بای میکنی.

همچنان عاشق گوشی هستی شیطونکم. کافیه یکی گوشی به دست بشینه کنارت. حسابی باهاش دوست میشی و اگه بگیره جلوت و چیزی ازش پخش کنه میخندی.

ای بلاچه! گوشی مامانتو برداشتی و کلی از خودت عکس گرفتی. البته با گوشی مامان منم این کارو کردی.

وقتی محکم بوست میکنن بدت میاد و میگی اه. ولی وقتی من بوست میکنم هیچی نمیگی. البته منم خیلی ملایم بوست میکنما به خاطر اونه.

غذای سفره رو بیشتر از غذای خودت دوست داری. اون روز سر سفره به جای اینکه غذای خودتو بخوری دونه دونه برنج باباتو برداشتی خوردی. دیگه زیاد غذای خودتو دوست نداری. حقم داری عزیزم. آخه غذای بدون نمک و ادویه چیه دیگه؟

مهربون منی. یه بار مامانت سرشو گذاشته رو پات. توام هی دست میزدی به صورتش و نازش میکردی. ولی بابات که اومده سرشو بذاره غر غر کردی که یعنی فقط مامانم باید سرشو بذاره رو پام.

یه بارم یه چیزی رو زدی به دست مامانت. اونم تا گفته آی دستم نازش کردی.

پازل مکعبی رو که میچینن به همش میریزی. اینطور مواقع باید برات دست بزنیم و بگیم آفرین.

15 اسفند برای اولین بار مامانم بهت چایی داد که خیلی خوشت اومد و تا ته خوردی. دختر ترکی دیگه. مثل خودمون چایی دوستی.

برای مامانت دست میزنی تا برات نانای کنه.

آهنگ که میذاریم خودتو به چپ و راست تکون میدی و مثلا نانای میکنی شیرینکم.

عاشق آب بازی. تو حموم کلی بامزه و شیطون میشی و میخندی.

دیگه تو لیوان میتونی آب بخوری بدون اینکه آب زیادی رو بریزی.

چند روز پیش من و مامانم داشتیم باهات تمرین میکردیم که مامان و بابا رو درست بگی، ولی تو فقط پشت سرمون میگفتی ماما. فکر کنم برعکس بچه های دیگه که اول میگن بابا، بابا گفتن سختته. البته خاله جون، منم مثل تو اول گفتم مامان. ولی تو سه ماهگی.

اوخ که من قربونت بشممم.

نعمت خدایی.

چشم بد ازت دور.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)