اولین عید نوروز و چهارشنبه سوری دختر زیبامون
سلام جان جانانم.
اولین عیدت مبارک دلوینی.
پارسال یک ماه بعد از عید خدا تو رو به ما عیدی داد و الان اولین عیدیه که کنارمونی. خدا رو شکررر.
خوشگلِ زیبای خاله، امسال اولین ماهی عید رو دیدی. مامانت اینا سه تا ماهی با سایز های مختلف خریده بودن. از واکنشت نگم برات. وقتی دیدیشون کلی با تعجب نگاه کردی و گفتی ایس. حالا ایس یعنی چی خدا میدونه. باید یه فرهنگ لغات از خودت به ما بدی قربونت برم. حالا جالبیش این بود که دستتو تو تنگ ماهی نمیکردی و فقط به شیشه اش دست میزدی.
24 اسفند هم اولین چهارشنبه سوریت بود. تو رو برده بودن تو حیاط تا مراسم چهارشنبه سوری رو ببینی. ولی از صدای ترقه ها ترسیدی و گریه کردی.
شیطونکم اون روز داشتی تند تند چهار دست و پا میرفتی. منم که میترسیدم سرت بخوره به جایی به همون حالت دنبالت میومدم.
دیگه مثل قبلا از بیرون رفتن مامانت گریه نمیکنی و راحت تر پیش ما میمونی.
به قول خاله لیلا پیرزن کوچولوی مایی تو دلوین. آخه همش میشینی و واسه خودت آآآ میخونی. زیاد تمایل به حرکت و راه رفتن نداری.
عاشقتم نفس.