نازنین 👸دلوین👸نازنین 👸دلوین👸، تا این لحظه: 3 سال و 6 روز سن داره
وبلاگ دلوینیوبلاگ دلوینی، تا این لحظه: 3 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره
مامان دلوینمامان دلوین، تا این لحظه: 36 سال و 2 ماه و 19 روز سن داره
بابای دلوینبابای دلوین، تا این لحظه: 37 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره
خاله زهراخاله زهرا، تا این لحظه: 21 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

𝐝𝐞𝐥❤𝒗𝐢𝐧 رباینده دل‌ها

💚دل نیست آن دل که دلوین ندارد، بی روی دلوین دل آرام ندارد🧡

نوروز 1403: در آستانه 3 سالگی پرنسس نازم

1403/1/1 12:55
نویسنده : خاله زهرا
21 بازدید
اشتراک گذاری

دلوین قشنگم!

مدت هاست که برات ننوشتم. باورم نمیشه نزدیک دو ساله. منو میبخشی خاله جونم؟

این یک سال و نیم سرم خیلی شلوغ بود. اتفاقای خوب و بد زیادی هم برامون افتاد.

یکیش اینه که خاله زهرا لیسانسش رو گرفت و وارد مقطع فوق لیسانس شد.

یکی دیگه اش فوت دردناک خاله نسیم از تومور مغزی بود که هممون رو داغون کرد.

اما اتفاق خوب دیگه ی امسال تولد دختر خاله قشنگمون روشنا بود که بی اندازه من و تو به خاطرش خوشحالیم دلوینم.

تو کلی دوستش داری و میری طرفش و نوزاد به اون کوچیکی برات جالبه. قربون دل کوچیکت برم.

دختر ماهم! فرشته مهربونم! ماشالله خیلی بزرگ و خانوم شدی. دورت بگردم که حسابی شیرین زبونی میکنی واسمون. آخه من از کدوم حرفای شیرینت بگم؟ از کدوم کارای نازت بگم؟ از مهربونیت که هر چی بگم بازم کمه.

دیگه کامل و بی عیب و نقص حرف میزنی. اما اینقدر لحن و صدات نازه که تا حرف میزنی من میخوام غش کنم برات.

یه حرفای بزرگونه ای هم میزنی که نگو. مثلا اون روز میگفتی من دیگه خانوم شدم. واقعا هم خانوم شدی دورت بگردم.

اما بذار یکم از تحولات این یک سالت بگم.

20 مهرماه 1401 گوشتو سوراخ کردی.

8 آبان ماه 1401 چند روز بعد از واکسن 18 ماهگیت رسما با شیر خشک خداحافظی کردی.

تیرماه 402 هم بای بای پوشک داشتی.

الهی قربونت برم که دیگه کاملا بزرگ شدی.

الانم عید نوروزه و فقط دو ماه مونده تا سه سالگی تو عزیز دلم.

خاله خوشگلم این مدت کلی شیرین کاری داشتی و من قصور کردم و ننوشتم. الانم زیاد چیزی توی خاطرم نیست. ولی قول میدم از این به بعد جبران کنم و بیشتر برات بنویسم.

عاشقانه دوستت دارم فرشته ی من.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)